بخشی از مطلب
معماری ارگانیک
پدیده معماری ارگانیک را نمی توان به آسانی با وقایع اجتماعی ، فنی یا
فرهنگی مرتبط ساخت به ویژه که این پدیده از نظر زمانی یک دوره طولانی را در
بر می گیرد .
بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد . رمانتیسم یک جنبش فلسفی
، هنری و ادبی در اواخر قرن هجده و نوزده میلادی در شمال غربی اروپا بود
که به سایر نقاط اروپا و امریکا سرایت کرد . این جنبش واکنشی در مقابل خرد
گرایی عقل مدرن بود . رمانتیک ها همانند پیروان تفکر کلاسیک به ذهن انسان
اعتقاد داشتند . ولی رمانتیک ها به آن بخش از ذهن توجه داشتند که بیشتر در
باره احساس و عواطف بود . در صورتی که برای فلاسفه کلاسیک مانند دکارت
ولیبنیتز ، عقل و منطق اهمیت داشت .
نکته حائز اهمیت این که اکثر فلاسفه ی رمانتیک شاعر بودند و به تجلیل از
طبیعت ، عواطف و تخیل می پرداختند . در حالی که اکثر فلاسفه کلاسیک ریاضی
دان بودند .
معماری ارگانیک
لذا در آثار ادبی هنری کلاسیک میتوان وضوح ، عدم ابهام ، نظم ، تقارن و
تناسب را مشاهده کرد . ولی در آثار رمانتیک احساس و هیجان ، ایجاد ابهام
وتوهم و مناظر تماشایی طبیعی مورد نظر است. کلاسیک به دنبال سلطه بر طبیعت
است در حالی که رمانتیک در پی تحسین طبیعت است .
فردریش ویلهم شیلینگ ( 1854-1775 ) ، که یکی از بنیانگذاران مهم فلسفه
رمانتیک محسوب می شود ، معتقد بود که طبیعت جزیی از خود انسان است و بین
انسان و طبیعت جدایی نیست .
برای نظریه پردازان قرن نوزدهم آمریکا ، که به دنبال زیبایی مدرن بودند ،
طبیعت تنها مسئله صحیح تلقی می شد . هنرمند می بایست ترکیبی می ساخت که به
موازات طبیعت باشد و پروسه حیات و رشد و توسعه را به صورت انتزاعی نشان دهد
.
معماری ارگانیک
رالف والدو امرسون ( 1882-1803 ) نویسنده ، شاعر و کشیش امریکایی ،
هنرمندان را تشویق می کرد که از طبیعت الهام بگیرند . وی هنرمندان را برای
یافتن رابطه بین فرم و عملکرد در طبیعت هدایت می کرد . او می نویسد : «
طبیعت سیستمی از فرم ها و روش های به وجود آوردن را خلق می کند که مستقیما"
قابل تطبیق در هنر است .
هوراتیو گرینو (1879-1814 ) مجسمه ساز و هنرمند آمریکایی ، نظریه زیبایی
پیشنهاد میکرد که بر اساس مطالعه دقیق طبیعت بود . « قانون تطبیق پذیری ،
قانون زیربنایی طبیعت در تمام ساختارها است ». ساموئل تیلور کولریج (
1834-1772 ) شاعر، ادیب و فیلسوف انگلیسی ، معتقد بود که « فرم ارگانیک
همان گونه که از درون رشد می کند ، شکل میگیرد».
معماری ارگانیک
و بالاخره ویوله لودوک (1879-1814 ) معمار معروف فرانسوی، سازه ساختمانهای
گوتیک را سازه پویا و دینامیک می دانست . « وی معماران را ترغیب کرد که
قوانین طبیعی خلقت را به کار گیرند . همانند مجسمه سازان قرون وسطی که
گیاهان وحیوانات را مطالعه میکردند تا بفهمند که چگونه فرم های آنها همواره
یک عملکردی را نشان میدهند و یا خود را با خصوصیات ارگانیسم تطبیق می دهند
». لودوک بر این نظر بود که « ارتباط بین عملکرد و سازه یک اصل زیر بنایی
در قرون وسطی بود و باید راهنمای هنرمندان مدرن باشد .
لذا میتوان بیان نمود که عقاید رمانتیک های اروپا و آمریکا ، بلاخص نظرات
آنها در مورد طبیعت و قوانین طبیعی ، زیر بنای فکری معماری ارگانیک را
تشکیل میدهد .
معماری ارگانیک
معماری ارگانیک در قرن 19 توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت . اوج
شکوفایی این نظریه را میتوان در نیمه اول قرن بیستم در نوشتارها و طرحهای
لوید رایت مشاهده کرد .
معماری ارگانیک
فرانک فرنس که استاد سالیوان محسوب می شد ، بیشتر تأثیر سبک نئوگوتیک بود .
به اعتقاد فرنس « بر اساس نظریه ارگانیک ، همه فرمهای طبیعی پویا (
دینامیک ) هستند . نیروها و فشارهایی که در ساختار یک حیوان دخیل هستند ،
کشش ماهیچه ها و مفاصل هنگامی که موجود حرکت می کند ، طرح رشد و گسترش که
در فرم گیاهان و صدفها دیده می شود ، تصویری از یک شکل زنده است . اگر یک
کار هنری بخواهد بیان کننده باشد ، باید به صورت ارگانیک ساخته شود ، اجزاء
آن نمی توانند به صورت بخشهای مجزا باشد ، بلکه آنها باید در یک سیستم
پویا و شکل پذیر در یکدیگر ادغام شده باشند . بیان در معماری باید در حل
کردن نیروهای فیزیکی که در یک کالبد ارگانیک عمل می کند ، صورت گیرد .
معماری ارگانیک
سالیوان از پایه گذاران سبک مکتب شیکاگو و معماری مدرن در آمریکا بود . وی
نیز اعتقاد بسیار زیاد به فرمهای طبیعی و سبک ارگانیک داشت . سالیوان به
روشی معتقد بود که مشابه پروسه به وجود آوردن در طبیعت بود . او برای اولین
بار اصطلاح فرم تابع عملکرد را بیان نمود و چنین عنوان کرد :« بعد از
مشاهده مستمر پروسه طبیعی به این نتیجه رسیدم که فرم تابع عملکرد است ».
سالیوان در مورد مصالح می گوید : « سنگ و ملات در ساختمان ارگانیک زنده
میشود ». موضوعی که فرانک لوید رایت ، شاگرد وی ، بهتر از هر معمار معاصر
دیگری آن را در ساختمان هایش نشان داده است .
معماری ارگانیک
لوید رایت به تحقیق یکی از مهمترین و خلاق ترین معماران و نظریه پردازان
قرن بیستم میباشد . وی در طی نود سال عمر پر بار خود ( 1959-1869 ) بیش از
شصت سال فعالیت مستمر معماری داشته و حدود 560 ساختمان اجرا کرده است .
« ارگانیک » واژه ای است که لوید رایت برای توصیف معماری خود به کار می برد
. در ضمن او هر گز نپذیرفت که کار معماری دیگری جز ارگانیک ، اصلا" معماری
است .
معماری ارگانیک
خانه های اولیه رایت به نام خانه های دشت های مسطح معروف بودند ، زیرا این
خانه ها که غالبا" در حومه شهر شیکاگو ساخته شده بودند ، در تلفیق و
هماهنگی با دشت های مسطح سرسبز این نواحی طراحی شده بودند .
معماری ارگانیک
از مشخصه های بارز این ساختمان ها می توان به پنجره های سرتاسری ، کنسول
نمودن بام و نمایش افقی آن به موازات سطح زمین مسطح و نشان دادن مصالح در
ساختمان اشاره کرد . از جمله شاخص ترین نمونه های این ساختمان ها باید از
خانه روبی در حومه شیکاگو نام برد.
اگر چه رایت با تکنولوژی مدرن مخالفتی نداشت ، ولی وی آن را به عنوان غایت و
هدف تلقی نمی نمود . به اعتقاد رایت ، تکنولوژی وسیله ای است برای رسیدن
به یک معماری و بالاتر که از نظر وی همانا معماری ارگانیک بود .
معماری ارگانیک
او در 20 مه 1953 در تلیسین معماری ارگانیک را در نه عبارت ذیل تعریف کرد:
طبیعت : فقط شامل محیط خارج مانند ابرها ، درختان و حیوانات نمی شود بلکه شامل داخل بنا و اجزاء و مصالح آنم نیز می باشد .
معماری ارگانیک
ارگانیک : به معنای همگونی وتلفیق اجزاء نسبت به کل وکل نسبت به اجزا است .
شکل تابع عملکرد : عملکرد صرف صحیح نمی باشد بلکه تلفیق فرم و عملکرد و
استفاده از ابداع و قدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است . فرم و
عملکرد یکی هستند .
لطافت : تفکر و تخیل انسان باید مصالح و سازه سخت ساختمان را به صورت
فرمهای دلپذیر و انسانی شکل دهد . همان گونه که پوشش درخت گل های بوته ها ،
شاخه های آنها را تکمیل میکند . مکانیک ساختمان باید در اختیار انسان باشد
.
سنت : تبعیت و نه تقلید از سنت اساس تفکر معماری ارگانیک است
تزئینات : بخشی جدایی ناپذیر از معماری است . رابطه تزئینات به معماری همانند گلها به شاخه های بوته می باشد .
معماری ارگانیک
روح : روح چیزی نیست که به ساختمان القا شود ، بلکه باید در درون آن وجود داشته باشد و از داخل به خارج گسترش یابد .
بعد سوم : برخلاف اعتقاد عمومی ، بعد سوم عرض نیست ، بلکه ضخامت و عمق است .
فضا : عنصری است که دائما باید در حال گسترش باشد. فضا یک شالوده پنهانی
است که تمام ریتم های ساختمان باید از آن منبعث شوند و در آن جریان داشته
باشند .
معماری ارگانیک
شاهکار معماری فرانک لوید رایت و نظریه ارگانیک را می توان در خانه آبشار در ایالت پنسیلوانیا در آمریکا دید.
معماری ارگانیک
این خانه که در سال 1937 ساخته شد ، به بهترین شکل ممکن عقاید رایت در مورد
معماری ارگانیک را نمایش میدهد . موارد طراحی و اجرایی را که رایت برای
این خانه ویلایی در نظر گرفته بود می توان در هشت مورد زیر خلاصه کرد :
حداقل دخالت در محیط طبیعی .
تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونهای که هر یک مکمل دیگری باشد .
معماری ارگانیک
ایجاد فضاهای خارجی بین ساختمان و محیط طبیعی .
تلفیق فضای داخل با خارج .
نصب پنجره های سرتاسری و از بین بردن گوشه های اتاق .
استفاده از مصالح محیط طبیعی مانند صخره ها و گیاهان چه در داخل و چه در خارج بنا .
نمایش مصالح به همان گونه که هست ، چه سنگ باشد چه چوب و یا آجر .
استمرار نمایش مصالح از داخل به خارج بنا .
معماری ارگانیک
رایت معتقد بود که ماهیت مصالح در ساختمان می بایست نشان داده شود به گونه
ای که شیشه « به عنوان شیشه ، سنگ به عنوان سنگ و چوب به عنوان چوب به کار
رود».
از نظر وی « ارگانیک یعنی تلفیق شدن کل مجموعه » و در مورد ساختمان ارگانیک
معتقد بود : « ساخته شده توسط افراد از درون زمین ، با تمهیداتی که خود در
نظر می گیرند و با توجه به زمان ، مکان ، محیط و هدف، ممکن است آن را
ساختمان محلی (folk) بخوانیم ».
معماری ارگانیک
در اروپا هوگو هرینگ ، معمار آلمانی ، از جمله نظریه پردازان معماری
ارگانیک محسوب می شود ، چنانچه وی می نویسد : «روش هندسی ساکن و ایستا است .
امروزه تمایل بیشتر به سمت ساختارهای انعطاف پذیر و در نظر گرفتن ساختمان
به عنوان یک ارگانیسم زنده می باشد . آنها به سوی کالبدی ارگانیک تمایل
دارند . ایده زندگی و حرکت جایگزین انتزاع ، تغییر ناپذیری و سکون می باشد .
شدن به جای بودن ، این تغییر جهانی است ، همه را شامل می شود .» لذا همان
گونه که عنوان شد ، عقاید رمانتیک های قرن 19 در اروپا و آمریکا و بالاخص
نظرات آنها در مورد طبیعت و قوانین طبیعی زیر بنای فکری معماری ارگانیک را
تشکیل می داد.
معماری ارگانیک
هرچند که معماری ارگانیک برخلاف کارهای میس و کوربوزیه ، صورتی جهانی و
فراگیر به خود نگرفت ، ولی با این حال پیروانی در سایر کشور ها پیدا کرد .
در اروپا در بین معمارانی که طرح های آنها با اصول نظری معماریارگانیک
هماهنگی داشت می توان از هوگو هرینگ و هانز شارون آلمانی ، آلوارآلتو
فنلاندی و گروه دیستل در هلند نام برد . در ایران هم می توان به کارهای
هوشنگ سیحون ـــ دفتر کار سیحون ، مقابر بو علی سینا و نادر شاه ـــ مهندس
پاسبان حضرت ـــ پارک جمشیدیه ـــ و مهندس مهرداد ایروانیان نمونه هایی از
اصول طراحی معماری ارگانیک را مشاهده کرد .
معماری ارگانیک
فضا های رایت بدون وجه تمایز در یکدیگر جاری نیستند . ترجیحا مرز و شکافها و
تقسیم بندی هایی نسبت به یکدیگر در بین آنهاست و با مولفه هاس کوچک تداخلی
فضا ها در یکدیگر ادغام می شوند به عقیده رایت هر ساختمان به منزله نوعی
بازبینی فضایی ادراک می شود و در رابطه با محیطی که در آن قرار می گیرد به
مثابه بخشی از محوطه محیط و چشم انداز طبیعت محسوب می شود .
در سرتاسر تاریخ به دو گرایش متفاوت تاکید می شود « گرایشی به سوی دنیای
عقلانی و هندسه و گرایشی دیگر بهسوی دنیای غیر عقلانی و ارگانیک » دو شیوه
متفاوت سر کار داشتن با محیط یا تسلط پیدا کردن بر آن .
معماری ارگانیک
رویکرد های متضاد به این مساله در تمام فرهنگها هم فرهنگهای اولیه و هم
جدید وجود داشته است . تمایز بین ادراک های ارگانیک و هندسی حتی امروز نیز
در نقاشی و معماری وجود دارد . این رویکرد ها همواره روشهایی تکراری بوده
اند به گونه ای که نمی توان یکی را بر دیگری مقدم دانست .
همان گونه که کلود براگدون ، دوست صمیمی سالیوان و ویراستار کتاب « گپ های
کودکستانی » در سخنرانی ای با عنوان معماری ارگانیک درانستیتوی هنری شیکاگو
به سال 1915تشریح کرده است ، معماری در سرتاسر جهان و در تمام جهان و در
تمام دوران ها با دوگانه گی اجتناب ناپذیری دو قسمت شده است : یا ارگانیک
بوده ( و بدین ترتیب ارگانیسم طبیعی پیروی میکرده ) یا ترتیبی arrang بوده
است ( یعنی بر طبق برخی آرمان های اقلیدسی که به دست انسان ابداع شده ) .
معماری ارگانیک
با در نظر گرفتن اینکه از سویی گوتیک و ارگانیک در تلاش بیان آزاد بودند . و
از سویی دیگر رنسانس و ترتیبی از قوانین از پیش تعیین شده پیروی می کردند
آنگاه ساده انگارانه خواهد بود که بگوییم در واقع تمام خلاقیت ها باید هم
ارگانیک باشند و هم ترتیبی .
معماری وجود ندارد مگر اینکه ارگانیک باشد، و نیز معماری وجود ندارد مگر اینکه در عین حال ترتیبی نباشد ( لوید رایت ) .
و.....